«مشاهده»
بسمه تعالی
«مشاهده»
مقدّمه
بنا به نظر برخی بزرگان تمامی احوال و مقامات عرفانی برای وصول به مقام عالی مشاهده است. والبته تأثیرآن همه مراتب و ریاضت وتهذیب نفس وتمرینات اخلاقی وتحت تلقین مرشد واقع شدن ازنظر معرفه النفس واضح است وحاصل آن که زمینه مستعدی در سالک ایجاد می شود که مناسب با ظهور حالاتی خاص است که در اصطلاحات صوفیه مشاهده ، رؤیت با چشم دل و... تعبیر میشود . والبته تعابیر صوفیه وعرفات از این موضوع یکسان نیست .
در طی مشاهده است که حالاتی چون اشراق و. جذبه و بیخودی و فنا و...پدید می آید . گاهی برای سالک حیرت مخصوصی پیش می آید که طالب با سرگردانی و تحیر وانقلاب رو به نور الهی پیش می رود و در حکم مسافری است که از دره ها و مهالک وظلمات گذشته وناگهان چشمش به اشعه آفتاب افتد و معلوم است که در ابتدا دچار اندهاش می شود و به واسطه عدم انس با نور چشمش خیره می گردد ولی اندک اندک به نور آشنا شده و انس می گیرد، سالک نیز کم کم با نور الهی انس گرفته و با چشم دل به مشاهده جمال الهی مانوس می شود .
در آیة شریفة نور خداوند به نور آسمانها و زمین وصف شده است و البته این نور با چشم سر دیده نمی شود و فقط با چشم دل می توان آن را شهود کرد . دیدن با چشم دل یعنی قلب به نور یقین حقیقتی را که در عالم غیب مخفی است ببیند
چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی
واین است مقصود از بیانی که امام علی علیه السلام در پاسخ به این پرسش که آیا خدا را دیده ای ؟ فرمود:« لا أعبد ربا لم أره ».این نور یقین که قلب با آن خدا را می بیند خود شعاعی از نور الهی است که به قلب افکنده می شود و اگر خداوند به فضل خود این نور را به قلب مؤ من نمی افکند رؤیت او محال بود . پس آفتاب آمد دلیل آفتاب
با افاضة نور الهی به قلب عارف ،رؤیت جمال حق و حال مشاهده ممکن می شود. در اینجا قصد داریم بخشی از مطالب ارزشمند عرفا را پیرامون مبحث مشاهده مورد بررسی قرار دهیم .به امید این که الطاف و عنایات حضرت حق عز اسمه شامل حال همه ما گردد و نور جمالش بر قلب های ما تابیدن گیرد تا شاید اشعه ای از فیوضات مطلق حق ما را به شمه ای از مرتبه عالی شهود سوق دهد .انشاءالله. ادامه دارد